خاطره ای از استاد فرخنژاد | استاد آموزش دورههای نجات در دریا و دورههای پایلوتیج:
“روی یکی از کشتی های تدارکاتی مهندسی تجربی داشتیم که از بچگی بقول خودش با آچار و مهره بزرگ شده بود و معروف بود که از صدای ماشین آلات إشکالات فنی را تشخیص می دهد بعد از حدود ۴۵ سال کار در دریا و موتورخانه کشتی یک روزی از خاطراتش تعریف می کرد که ایام جوانی اش یعنی مثلا ٣۵ سالگی که حدودا اون وقت ٢٠ سال سابقه داشته أست ، کشتی ماهیگیری شان در خور موسی غرق میشود . یک مهندس آلمانی هم با اینها بوده است کلا ۶ نَفَر…
تعریف می کرد که لایفرفت بدشانسی واژگون باز شد و این ۵ نَفَر در تاریکی شب خودشان را روی پشت قایق میکشند و با حرارت میگفت این لامصب آلمانی بد ذات نه تنها خودش مثل اونها سوار پشت قایق نمیشد بلکه می خواست دست اینها را بگیره بیاندازه توی آب و طناب ته قایق را به تنهایی بگیرد.
بعد گفت اول انگلیسی شروع کرد به فحش دادن و بعد آلمانی . پرسیدم شما چیکار کردید گفت ما هم بهش فحش دادیم اون هی دست ما را می کشید ما هم با مشت می زدیم تو سرش تا خسته شد و آب بردش و غرق شد. ما هم چند ساعت تو تاریکی و سرما پشت قایق بودیم تا روشنایی روز نجات پیدا کردیم.
ازش پرسیدم آموزش استفاده از لایفرفت دیده بودی؟ جواب داد نه اما شنا خوب بلدم و شط را میتوانم تقریبا مستقیم شنا بکنم!
بهش گفتم اون بدبخت آلمانی میگفته بیائید پائین تا لایفرفت واژگون شده را درست بکند تا همگی برید داخلش بشینید فشفشه بزنید تا زودتر پیدا بشوید. شما یک نَفَر را کشته اید و قاتل هستید . بعد از چندین سال که از آن واقعه میگذشت وقتی فهمید چه اشتباهی کرده است گریه اش گرفت و حیران ماند که چجوری برای قتل غیر عمد حلالیت بگیرد!
?منظور از این روایت اهمیت آموزش دیدن و اجرای صحیح فرایند ها را می خواستم خاطر نشان بکنم و امیدوارم اجرا بشود.
و من الله التوفیق”
? به نقل از استاد فرخنژاد | استاد آموزش دورههای نجات در دریا و دورههای پایلوتیج
سیتایم
S E A T I M E | SEATIMERS